اشاعه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پراکنده ساختن.
۳. رواج دادن.
۴. فاش و آشکار کردن خبر.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - آشکارا کردن فاش کردن ( خبر و جز آن ) ۲ - پاشیدن پراکندن گستردن . ۳ - اجتماع حقوق مالکان متعدد در مال واحد بدون قصد همکاری در انتفاع از آن مال مانند ترک. میت که بطور اشاعه بین وارثان مشترک است . یا اشاعت خبر . فاش کردن خبر .
تابع دیار گردانیدن چیزی را یا بانگ کردن شتران را و زجر کردن تا بر گردند . یا آشکارا کردن .
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
به مال یا حقّی که چند مالک یا صاحب حق در تمام آن به طور مشاع سهیم باشند، مال یا حق مشاع (مقابل مفروز) گفته می شود.
کاربرد اشاعه در فقه
بیشتر کاربرد اشاعه در فقه، معنای نخست آن است و معنای دوم آن بیشتر با واژگان شیاع و استفاضه به کار می رود.
اشاعه به معنای نخست
از اشاعه به معنای نخست، در باب های تجارت، رهن، شرکت، مضاربه، مزارعه، اجاره، وقف، هبه، وصیّت و قضاء سخن رفته است.
مورد اشاعه
...
ویکی واژه
نک اشاعت.