ارزی

لغت نامه دهخدا

ارزی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به ارز، از قرای طبرستان.
ارزی. [ اَ رُزْ زی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوبست به اَرُزّ به معنی برنج و نسبت است به برنج پز و رزی بحذف همزه هم آمده است. مشهور بدین نسبت محمدبن عبداﷲ الارزی است. رجوع به انساب سمعانی شود.
ارزی. [ ] ( اِخ ) اسفراینی. او راست : عجائب الدنیا. وفات وی به سال 279 هَ.ق. بود. ( کشف الظنون ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به ارز مربوط به ارز . یا معامت ارزی . معامله ها و خرید و فروشهایی که در کار اوراق و اسناد بها دار بانکی صورت میگیرد .
اسفراینی اوراست عجائب الدنیا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ای چینگ فال ای چینگ فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی