افاده

لغت نامه دهخدا

افاده. [ اِ دَ / دِ ] ( از ع ، اِمص ) در تداول عامیانه ، کبر. برتنی. خودفروشی. تکبر. فیس. نخوت. عجب. ( یادداشت بخط مؤلف ). مأخوذ از تازی ، اظهار فضل و شرف در صورتی که دارای آن نباشد. ( ناظم الاطباء ).
- افاده کردن ؛ کبر نمودن. فیس کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ). بخود بستن فضل و شرف. ( ناظم الاطباء ). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود.
- بی افاده ؛ بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر.
- پرافاده ؛ پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین.
|| مأخوذ از تازی ؛ بخشش. فایده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اِ دِ ) [ ع . افادة ] ۱ - (مص م . ) فایده رساندن ، سود دادن . ۲ - (اِمص . ) تکبر، خودبینی .

فرهنگ عمید

۱. تکبر، خودبینی، خودنمایی.
۲. فایده دادن، فایده رساندن.
۳. فایده گرفتن.

فرهنگ فارسی

افادت: فایده دادن، فایده رساندن ، فایده گرفتن ، درفارسی افاده به معنی تکبر وخودبینی وخودنمایی هم گفته میشود
۱ - ( مصدر ) فایده دادن سود رسانیدن ۲ - ( اسم ) تکبر خودبینی . جمع : افادات . یا افاد. کلام . مفهوم سخن معنی آن .
فایده گرفتن . کسب فائده کردن

ویکی واژه

افادة
فایده رساندن، سود دادن.
تکبر، خودبینی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال زندگی فال زندگی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تخمین زمان فال تخمین زمان