آژن

لغت نامه دهخدا

( آژن ) آژن. [ ژَ ] ( ن مف مرخم ) این کلمه در عقیب بعض اسماء درآید و بکلمه معنی وصف مفعولی دهد، چون تیرآژن و شمعآژن ، که بمعنی به تیرآژده و بشمعآژده باشد :
کَشَف کردار هر کو سر کشید از طوق امرت سر
بسان خارپشتش کرد شست چرخ تیرآژن.سید ذوالفقار شیروانی.
اژن. [ اُ ژِ ] ( اِخ ) اژن اول ( قدیس )، پاپ از 654 تا 656 م. ذکران وی در دوم ژوئن است. || اژن دوم ، پاپ از 824 تا 827 م. || اژن سوم ، پاپ از 1145 تا 1154م. || اژن چهارم ، پاپ از 1431 تا 1447م.
اژن. [ اُ ژِ ] ( اِخ ) خطیبی از مردم گُل که او را بسال 392 م. امپراطور روم شناختند. وی مغلوب تئودسیوس شد و به امر او کشته شد.

فرهنگ عمید

( آژن ) ۱. = آژندن
۲. (صفت ) آژنده شده با (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): تیرآژن، شمع آژن.

فرهنگ فارسی

( آژن ) ( صفت ) در ترکیبات آید و معنی اسم مفعول ( آژده ) دهد : تیر آژن تیر آژده شمع آژن شمع آژده.
خطیبی از مردم گل که امپراطور روم بود

دانشنامه عمومی

اژن ( به فرانسوی: Agen ) بخشی ( کمون ) در جنوب غربی فرانسه واقع در شهرستان لو - ا - گرون ( Lot - et - Garonne ) در ناحیه ناحیه آکیتنمی باشد. با جمعیت ۳۳٬۹۸۸ نفر در سال ۲۰۱۵، اَژان دویست و هفتاد و هفتمین کمون ( بخش ) فرانسه از نظر جمعیت محسوب می گردد.

دانشنامه آزاد فارسی

آژن. آژِن (Agen)
شهری در فرانسه، و مرکز ولایت لوت ـ اِ ـ گارون، واقع در ۱۲۰کیلومتری جنوب شرقی بوردو، کنار رود گارون. جمعیت آن ۳۲,۲۰۰ نفر است (۱۹۹۰). این شهر دارای صنایع شیمیایی، و سنت بسیار قدیمی خشک کردن میوه ها، به ویژه آلو است. آژن اسقف نشین است.

ویکی واژه

(قدیمی): آژندن نیز آجیدن.
آژن در زبان معیار باستان به دو گونه قابل تجزیه است، نخست به دو بخش آ - ژن و دوم به صورت آژ - عَن که این به معنی پیاده شدن راکب گرسنه یا یغماگر از مَرکب جهت غارت در نظر عوام بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم