اعتناء

لغت نامه دهخدا

اعتناء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) رنج دیدن بجهت کسی و تیمارداشتن. ( از منتهی الارب ). غمخواری کردن و تیمار داشتن و اهتمام و مهربانی. ( از کشف و کنز و منتخب بنقل از غیاث اللغات ). اهتمام. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). تیمار داشتن. ( زمخشری ) ( تاج المصادر بیهقی ). رنج دیدن بجهت کسی و تیمار داشتن. ( ناظم الاطباء ). رنج دیدن و تیمار داشتن. ( آنندراج ). اهتمام و فکر و اندیشه در کاری. ( ناظم الاطباء ). اهتمام در کاری. رنج دیدن در کاری. رنج دیدن برای... ( یادداشت بخط مؤلف ). || فرودآمدن کارها بر کسی ، یقال : اعتنت به امور. ( منتهی الارب ). فرودآمدن کارهای چند بر کسی. ( ناظم الاطباء ). فرودآمدن بر کسی کارها. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

( اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) اهتمام ورزیدن به کاری . ۲ - (مص ل . ) توجه داشتن به کسی یا کاری .

ویکی واژه

اهتمام ورزیدن به کا
توجه داشتن به کسی یا کا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود