به هم زدن

فرهنگ معین

( ~. زَ دَ ) (مص م . )۱ - خراب کردن . ۲ - باطل کردن . ۳ - منحل کردن . ۴ - آمیختن . ۵ - دوستی را با کسی قطع کردن .

ویکی واژه

خراب کردن.
باطل کردن.
منحل کردن.
آمیختن.
دوستی را با کسی قطع کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال آرزو فال آرزو فال ورق فال ورق فال ای چینگ فال ای چینگ