دلوار. [ دِ ] ( ص مرکب ) دلور. بی باک. شجاع. دلاور. متهور. باجرأت. ( ناظم الاطباء ). دلوار. [ دِ ] ( اِخ )دهی است از دهستان ساحلی بخش اهرم شهرستان بوشهر. واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری اهرم و کنار راه شوسه سابق بوشهر به لنگه در ساحل دریا. با 661 تن سکنه.آب آن از چاه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
فرهنگ عمید
دلاور، دلیر، بی باک.
فرهنگ فارسی
دلور . بی باک . شجاع .
فرهنگ اسم ها
اسم: دلوار (دختر) (فارسی) (تلفظ: delvar) (فارسی: دلوار) (انگلیسی: delvar) معنی: دلاور، دلیر، بی باک، نام شهری در استان بوشهر، محل تولد رئیس علی دلواری مبارز و وطن پرست شجاع ایرانی
فرهنگستان زبان و ادب
{cardioid} [ریاضی] مکان هندسی نقطۀ ثابتی واقع بر یک دایره که بدون لغزش بر روی دایرۀ ثابتی با همان قطر می غلتد
دانشنامه عمومی
دِلوار شهری است بندری بر کرانهٔ خلیج فارس در استان بوشهر ایران. دلوار مرکز بخش دلوار شهرستان تنگستان و بزرگترین بخش ، استان بوشهر است. دلوار زادگاه رئیس علی دلواری قهرمان مبارزه با انگلیسی ها در جنوب ایران است. رئیسعلی در زمان خود کدخدای روستای دلوار بود. پیشه بخشی از مردم این شهر ماهیگیری است. بخشی از مردم این شهر در اسکلهٔ بندر دلوار مشغول به کار هستند.
دانشنامه آزاد فارسی
دِل وار (cardioid) دِل وار منحنی ای به شکل قلب، حاصل از حرکت یک دایره وقتی روی محیط دایرۀ دیگری با همان شعاع بغلتد. معادلۀ قطبی دل وار به صورت r=a (۱ + cos ɵ)است که در آن r و ɵ مختصات قطبی دو نقطه اند و a مقداری ثابت است.
ویکی واژه
مکان هندسی نقطۀ ثابتی واقع بر یک دایره که بدون لغزش بر روی دایرۀ ثابتی با همان قطر میغلتد.