تطفل
تطفل. [ ت َ طَف ْ ف ُ ] ( ع مص ) طفیلی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). ناخوانده به مهمانی آمدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). طفیلی شدن. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || خوی کودکان گرفتن مرد. ( از اقرب الموارد ).
(تَ طَ فُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) طفیلی بودن ، بدون دعوت همراه کسی به جایی رفتن .
۱. طفیلی شدن، ناخوانده به مهمانی رفتن.
۲. حالت کودکان به خود گرفتن.
( مصدر ) ناخوانده رفتن طفیلی شدن انگل گردیدن .
طفیلی بودن، بدون دعوت همراه کسی به جایی رفتن.