تطفل

لغت نامه دهخدا

تطفل. [ ت َ طَف ْ ف ُ ] ( ع مص ) طفیلی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). ناخوانده به مهمانی آمدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). طفیلی شدن. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || خوی کودکان گرفتن مرد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ طَ فُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) طفیلی بودن ، بدون دعوت همراه کسی به جایی رفتن .

فرهنگ عمید

۱. طفیلی شدن، ناخوانده به مهمانی رفتن.
۲. حالت کودکان به خود گرفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ناخوانده رفتن طفیلی شدن انگل گردیدن .

ویکی واژه

طفیلی بودن، بدون دعوت همراه کسی به جایی رفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال ابجد فال ابجد فال زندگی فال زندگی استخاره کن استخاره کن