ترلان

لغت نامه دهخدا

ترلان. [ ت َ ] ( اِ ) مرغی از جنس باز شکاری است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

پرنده ای شکاری از نوع باز به رنگ سیاه یا زرد و دارای چنگال های قوی و منقار خمیده.

فرهنگ فارسی

پرندهای است شکاری ازنوع بازبرنگ سیاه یازرد، ودارای چنگالهای قوی ومنقارخمیده
مرغی از جنس باز شکاری است .

فرهنگ اسم ها

اسم: ترلان (دختر) (ترکی، کردی) (پرنده) (تلفظ: tarlān) (فارسی: تَرلان) (انگلیسی: tarlan)
معنی: زیبا، نام پرنده ای از خانواده باز شکاری، ( در ترکی ) مرغی از جنس باز شکاری را گویند، ( در کردی ) ) به معنی زیبا، ) نام نوعی اسب است، ( در ترکی ) مرغی از جنس باز شکاری را گویند و ( در کردی ) به معنی زیبا و نام نوعی اسب است، پرنده ای از خانواده باز شکاری

دانشنامه عمومی

ترلان (فرانسه). ترلانس ( به فرانسوی: Trélans ) یک کمون در فرانسه است که در لوزر واقع شده است.
ترلانس ۲۳٫۵۵ کیلومترمربع مساحت و ۱۱۳ نفر جمعیت دارد و ۹۱۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

~ یعنی بسیار عرق کننده و نوعی آهوی دشت شاید جفت ماده مارال که بواسطه فرّار بودن همیشه نفس‌زنان عرق‌ریز است. ترلان در فرهنگ و ادبیات گویش بهاری در گذشته جایگاه خاصی داشته است
~ نام زنانه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم