فرنگیس

در شاهنامه فردوسی، فرنگیس دختر افراسیاب، همسر سیاوش و مادر کیخسرو است. سیاوش پس از ازدواج با دختر پیران در توران، به توصیه پیران با فرنگیس نیز ازدواج کرد. یک سال بعد، سیاوش و او به ختن رفتند و سیاوش در آنجا سیاوشگرد را بنا نهاد و برای فرنگیس کاخی زیبا ساخت. پس از قتل سیاوش به دست افراسیاب، او که پنج ماهه باردار بود، به زندان افتاد. اما پیران با خواهش از افراسیاب موفق شد فرنگیس را آزاد کند و قول داد که پس از تولد فرزندش، کودک را به افراسیاب تحویل دهد. سپس او را به ختن برد و به همسرش گلشهر سپرد. پس از زایمان کیخسرو، پیران کودک را به شبانان دو قلو سپرد. کیخسرو بزرگ شد و افراسیاب دستور داد که او و کیخسرو به سیاوشگرد بروند. در این زمان، گیو که به دنبال کیخسرو به توران آمده بود، مادر و پسر را پیدا کرد و آن‌ها را به بازگشت به ایران تشویق کرد. کیکاوس او را بانوی بانوان می‌نامد و کیخسرو او را مادر پارسا خطاب می‌کند. فریبرز از رستم خواست تا برای او خواستگاری کند و او به اصرار او پاسخ مثبت داد.

لغت نامه دهخدا

فرنگیس. [ ف َ رَ ] ( اِخ ) نام دختر افراسیاب که در عقد نکاح سیاوش بود. ( برهان ). دختر افراسیاب و زن سیاوش. ( ولف ):
فرنگیس بهتر ز خوبان اوی
نبینی به گیتی چنان روی و موی.فردوسی.از فرنگیس و کتایون و همای
باستان رانام و آوا دیده ام.خاقانی.

فرهنگ فارسی

نام دختر افراسیاب که بدستور او بازدواج سیاوش در آمد. فرنگیس آبستن بود که گرسیوز از حسد توطئه ای چید تا افراسیاب حکم قتل سیاوش را صادر کرد. پس از قتل وی فرنگیس را بزدند و برزمین کشاندند تا بچه ساقط شود لیکن پیران ویسه وزیر مانع شد و او را بخانه خود برد و پس از زادن کیخسرو همت گماشت و توانست بحیله او را از گزند افراسیاب فرنگیس را با پسرش به گنگ دژ فرستادند. عاقبت گیوپسر گودرز باشارت پدر برای یافتن کیخسرو و مادرش بسوی توران شتافت و پس از هفت سال آن دو را یافت و بایران آورد و بعدها فرنگیس را به ازدواج فریبرز پسر کیکاوس و عم کیخسرو در آوردند ( داستان ).

فرهنگ اسم ها

اسم: فرنگیس (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: farangis) (فارسی: فَرنگيس) (انگلیسی: farangis)
معنی: دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ) نام دختر افراسیاب تورانی و زن سیاوش، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی

ویکی واژه

دختر افراسیاب که نخست به عقد نکاح سیاوش و بعد از قتل سیاوش به عقد نکاح فریبرز درآمد؛ وی مادر کیخسرو بود. فریبرز را با فرنگیس یار.....بکردند و بستند عهد استوار (شاهنامه)
از اسم‌های قدیمی از دو واژه فره - گیس از زبان پهلوی گرفته شده که به معنای موی فراوان و پرپشت می‌باشد و در گذر زمان به فرنگیس تغییر داده شده است. فرنگیس بهتر ز خوبان اوی.....نبینی به گیتی چنان روی و موی (فردوسی) از فرنگیس و کتایون و همای.....باستان را نام و آوا دیده‌ام (خاقانی)

جملاتی از کلمه فرنگیس

نجوید همانا فرنگیس بخت نه اورنگ شاهی نه تاج و نه تخت
فرنگیس را نیز کردند یار نهانی بر آن بر نهادند کار
سر گیو بر نیزه سازید گفت فرنگیس را خاک باید نهفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم