ارفاق. [ اِ ] ( ع مص ) سود رسانیدن کسی را. ( منتهی الأرب ). منفعت رسانیدن. ( زوزنی ). فائده رسانیدن. || نرمی کردن با کسی. ( منتهی الأرب ) ( تاج المصادر بیهقی ). نرمی و مهاوَنه : در باب ارفاق و مجانبت از ارهاق او وصیت رفته بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 345 ). || نفع کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). ارفاق. [ اَ] ( ع اِ ) ج ِ رُفقَه و رَفقه و رِفقَه ،گروه همسفر.
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - به نرمی رفتار کردن با کسی . ۲ - به کسی سود رسانیدن .
فرهنگ عمید
۱. نرمی و مدارا کردن، با مهربانی رفتار کردن. ۲. گذشت در حق کسی زیادتر از حق او.
فرهنگ فارسی
نرمی کردن باکسی، مداراکردن، بامهربانی رفتارکردن، سودرسانیدن بکسی ( مصدر ) ۱ - سود رسانیدن کسی را منفعت رسانیدن . ۲ - نرمی کردن با کسی . گروه همسفر
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ارفاق: به مدارا کردن گویند که از آن به مناسبت در بیشتر ابواب فقهی مانند: صلات، زکات، خمس، صوم ، حج ، تجارت و دین سخن رفته است. ارفاق در فقه به عنوان حکمت برخی از احکام ذکر شده است مانند: ۱_ تشریع زکات و خمس به جهت ارفاق به فقرا؛ ، ۲_ جواز تأخیر پرداخت آن تا پایان سال برای ارفاق به پرداخت کننده؛ ۳_ وجوب افطار روزه؛ ۴_ قصر نماز در سفرجهت ارفاق به مسافر؛ ۵_ استحباب طولانی نکردن نماز توسط امام جماعت برای ارفاق به افراد ضعیف؛ ۶_ جواز زیر سایه قرار گرفتن زن در احرام برای ارفاق به زنان؛ ۷_ مستحب است طلبکار برای وصول بدهی خود، به بدهکار سخت نگیرد و به او ارفاق نماید.