ویکی واژه ویژگی آنکه امور زندگیش مختل و بینظم است، و به مجاز، عاشق پریشان احوال. آشفته کاری. کی رسد آشفتگی از روزگارِ بوالعجب/ آنچه از چشمت بدین آشفته کاران میرسد. «عطار نیشابوری