انکار یک اصطلاح روانشناختی است که به معنای نادیده گرفتن یا رد واقعیت، احساسات یا نیازهای خاص به کار میرود. این واژه به عنوان یک مکانیسم دفاعی در روانشناسی شناخته میشود که افراد برای فرار از مواجهه با حقایق ناخوشایند از آن استفاده میکنند. طبق اطلاعات ویکیپدیا، انکار میتواند به اشکال مختلفی بروز کند و زیگموند فروید به عنوان یک اصطلاح روانکاوانه، آن را برای اشاره به نوع خاصی از مکانیسمهای دفاعی به کار برده است. در این زمینه، فرد از پذیرش واقعیت یک رویداد یا تجربه، به ویژه وجود اندام تناسلی زن، اجتناب میکند. فروید این مکانیسم را در توضیح پدیدههایی مانند فتیشیسم و دیگر اختلالات روانی بسیار حائز اهمیت میدانست. او از سال ۱۹۲۴ به استفاده از اصطلاح انکار پرداخت و تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۸، بارها به این فرآیند اشاره کرد. مفصلترین توضیحات او در کتاب "رئوس روانکاوی" ارائه شده است. هرچند نمیتوان گفت که او نظریهای جامع درباره انکار ارائه کرده یا آن را بهطور دقیق از سایر فرآیندهای مشابه متمایز کرده است، اما در آثارش یک انسجام مشخص در توسعه این مفهوم وجود دارد.

انکار
لغت نامه دهخدا
سوی یزدان منکر است آنکه به تو معروف نیست
جز به انکارتوام معروف را انکار نیست.ناصرخسرو.من را که عقل و فضل و هنر دارم
هیچم نیاورد سر انکارش.ناصرخسرو.شب اندر چشم فرمان تو روز است
گل اندر دست انکارتو خار است.مسعودسعد.چه، انکار آن هم در وهم خردمند نگنجد. ( کلیله و دمنه ). چون اصرار و انکار قوم دید جز مدارا و ترک مماراةچاره ندید. ( ترجمه تاریخ یمینی ). سلطان انکار امیراسماعیل در آن حالت بر نوشتکین دریافت. ( ترجمه تاریخی یمینی ).
کسی بدیده انکار اگر نگاه کند
نشان صورت یوسف دهد به ناخوبی.سعدی.دگر مگوی که من ترک عاشقی کردم
که قاضی از پس انکار نشنود انکار.سعدی.ملک بخندید و ندیمان را گفت چنانکه مرا در حق درویشان ارادت است و اقرار، این شوخ دیده را عداوت است و انکار. ( گلستان ).
هرکه عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیده ست ترا بر منش انکاری هست.سعدی.- انکار آوردن؛ انکار کردن. نپذیرفتن:
چگونه انکار آریم هستی او را
که ما به هستی، او را دلیل و برهانیم.مسعودسعد.- انکار داشتن: از چیزی انکار داشتن؛ او را نپذیرفتن:
یکی عارفم نازپرورده مشرب
که از قید هر مذهب انکار دارم.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خودداری از اقرار، منکر شدن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) وازدن نپذیرفتن ناشناختن امتناع کردن. ۲ - ( اسم ) ابا امتناع عدم اقرار. جمع: انکارات. ۳ - منکر.
جمع نکر
دانشنامه عمومی
در روان شناسی، انکار، انتخاب شخص برای انکار واقعیت به عنوان راهی برای دوری از یک حقیقت آزاردهندهٔ روان شناختی است.
برخی از افرادی که به عنوان منکر یا مؤمنان راستین شناخته می شوند، به دلایل سیاسی یا اقتصادی، حقایق تاریخی یا علمی مورد پذیرش جریان اصلی جامعه یا کارشناسان را انکار می کنند. نمونه هایی از انکار عبارتند از:
• انکار تغییر اقلیم
• انکار فرگشت
• نفی گرایی تاریخی ( مانند انکار هولوکاست )
• انکار ایدز
• جوامع مدرن زمین تخت
انکار (روان شناسی). در نظریه روانکاوی فروید، انکار سازوکاری دفاعی که در آن افکار و احساسات و اعمال و وقایع دردناک و ناپذیرفته با بیرون راندن از خودآگاه نادیده انگاشته می شود حتی اگر برای شخصی که دچار انکار فرویدی شده مدرکی دال برا تناقض انکار او آورد.
انکار (فیلم ۱۹۷۷). انکار ( انگلیسی: Inkaar ) یک فیلم در ژانر جنایی به کارگردانی راج ان. سیپی است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به وینود کانا، ویدیا سینها، و امجد خان اشاره کرد.
دانشنامه اسلامی
انکار خدا یا یگانگی او، و انکار رسالت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و نیز انکار ضروری دین موجب کفر می گردد؛ لیکن در اینکه انکار ضروری دین، مانند انکار خدا سببی مستقل برای حصول کفر است یا از آن جهت که به انکار خدا یا رسالت پیامبر بر می گردد، اختلاف است.طبق مبنای دوم، چنانچه انکار فرد به انکار خدا یا رسالت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله برنگردد کافر به شمار نمی رود.
انکار در دعوا
اگر کسی نزد قاضی علیه دیگری طرح دعوا کند و قاضی آن را بر متهم قرائت نماید، متّهم (مدّعی علیه) در پاسخ یا اقرار می کند یا انکار و یا سکوت. در صورت انکار، اگر مدّعی بر ادّعای خویش بینه نداشته باشد، منکر یا قسم می خورد و یا قسم را به مدّعی برمی گرداند، که او سوگند یاد کند و یا نکول می کند؛ یعنی نه سوگند می خورد و نه ردّ می کند. دعوا در فرض نخست (قسم یاد کردن منکِر) ساقط و در فرض دوم (برگرداندن سوگند به مدّعی) با قسم مدّعی ثابت می شود؛ ولی در فرض سوم (نکول) اختلاف است که آیا قاضی به صرف نکول منکر می تواند علیه او حکم صادر کند و یا متوقف بر سوگند یادکردن مدّعی است. اگر قسم یاد کند حقّش ثابت، وگرنه، ساقط می شود.
انکار به معنای اظهار ناخوشایندی در منکر
از انکار به معنای دوم در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن رفته است.انکار قلبی منکر با اظهار ناخشنودی قلبی، مانند رو برگرداندن یا ترش رویی کردن دربرابر مرتکب شونده منکر و انکار عملی آن با اظهار ناخشنودی با زبان و دست با وجود شرایط آن، از مراتب نهی از منکر به شمار می روند.
ویکی واژه
ابا، امتنا
جمله سازی با انکار
ای عبید ار غافلی از عشق انکارش مکن هیچ عاقل عشق را انکار نتوانست کرد
جدول ۲۱: بهای تمام شده کار انجام شده پیمانکاری/ خدمات
مانده مشتی زرم از مال پدر طاب ثراه زر ببر سربده انکار مکن عذر مخواه