( آخر شدن ) آخر شدن. [ خ ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بپایان رسیدن. برسیدن. سر آمدن. بانجام رسیدن : روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد.حافظ.
فرهنگ فارسی
( آخر شدن ) ( مصدر ) بپایان رسیدن سر آمدن . بپایان رسیدن
ویکی واژه
آخرشدن به پایان رسیدن. حاجیه خانم میگوید دنیا دارد آخر میشود، همین روزها خردجال ظهور کند.