لغت نامه دهخدا باردزان. [ دِ ] ( اِخ ) باردسن. همان ابن دیصانست نزد اروپائیان. رجوع به ابن دیصان در همین لغت نامه و دایرةالمعارف اسلام ( ابن دیصان ) و لاروس قرن بیستم و ایران باستان ج 1 ص 96 و ج 3 ص 2181، 2182، 2587، 2590 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ( باردسان ) شود.