یساوری

لغت نامه دهخدا

یساوری. [ ی َوُ ] ( ص نسبی ) منسوب به یساور. یساولی:
کردند نرگه بر لب جیحون چشم من
خیل خیال تو چو تومان یساوری.پوربهای جامی.و رجوع به یساور و یساول شود.

فرهنگ فارسی

منسوب به یساور یساولی