گنبد دودگشت

لغت نامه دهخدا

گنبد دودگشت. [ گُم ْ ب َ دِ دو گ َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) بمعنی گنبد خضراست که کنایه از آسمان باشد و آنرا گنبد دورگشت هم گفته اند که بجای دال در مرتبه هشتم، رای قرشت باشد. ( برهان ):
که چون آتشین روز روشن گذشت
پر از دود شد گنبد دودگشت.نظامی ( از انجمن آرا ).و رجوع به گنبد خضرا شود.

فرهنگ فارسی

بمعنی گنبد خضر است که کنایه از آسمان باشد و آنرا گنبد دور گشت هم گفته اند که بجای دال در مرتبه هشتم رای قرشت باشد