کوچک گردیدن

لغت نامه دهخدا

کوچک گردیدن. [ چ َ/ چ ِ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به کوچک شدن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - خرد شدن. ۲ - کم وسعت و کم حجم شدن. ۳ - اندک گشتن. ۴ - مورد توهین قرار گرفتن. خفیف شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود فال اوراکل فال اوراکل فال ارمنی فال ارمنی