لغت نامه دهخدا
تسبیح هزاردانه بر دست مپیچ.سعدی ( گلستان ).نُه چرخ هزاردانه گردان
در حلقه ذکر خانقاهت.سلمان ساوجی ( از آنندراج ).|| به معنی برنج به کار رود. عوام هنگامی که بر سر سفره اند و خواهند که سوگند خورند گویند «به این هزاردانه » و به برنج اشاره کنند، یعنی به این برنج، به این نعمت. ( از یادداشتهای مؤلف ). نظیر آن در تداول گویند: به این دانه ٔناشمرده، یعنی گندم یا برنج. || خوشه ای که دارای دانه های بسیار بود. ( ناظم الاطباء ).