نیزب

لغت نامه دهخدا

نیزب. [ ن َ زَ ] ( ع اِ ) آهوی نر. || گاونر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قرین رحمت
قرین رحمت
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل
قرمساق
قرمساق
تصویر
تصویر