ناجویده

لغت نامه دهخدا

ناجویده. [ ج َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) جویده نشده. مضغنشده. خائیده نشده. مقابل جویده. رجوع به جویده شود.

فرهنگ فارسی

جویده نشده مضغ نشده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال شمع فال شمع فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت