میرجملگی

لغت نامه دهخدا

میرجملگی. [ ج ُ ل َ / ل ِ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل میرجمله: در خدمت جهانگیر پادشاه... به منصب میرجملگی سرافراز شده. ( از تذکره نصرآبادی 56 ).