مؤاصر

لغت نامه دهخدا

مؤاصر. [ م ُآ ص ِ ] ( ع ص ) همسایه. ( منتهی الارب ). گویند: هو جاری مؤاصری؛ او همسایه من است که میخ طناب خانه او در پهلوی میخ طناب خانه من است. ( از منتهی الارب ) ( ازناظم الاطباء ). || یار و رفیق و مصاحب. ( ناظم الاطباء ). اما در فرهنگهای دیگر این معنی نیست.