مربب

لغت نامه دهخدا

مربب. [ م ُ رَب ْ ب َ ] ( ع ص ) پرورده. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || عمل آورده و پرورده با رب. ( از متن اللغة ): زنجبیل مربب؛ پرورده به رب. ( منتهی الارب ). مربی با عسل یا شکر. ( یادداشت مؤلف ). آنچه در عسل یا شکر پرورده به عمل آرند. || مُنْعَم. منعم علیه. ( اقرب الموارد ).
مربب. [ م ُ رَب ْ ب ِ ] ( ع ص ) تربیت کننده. پرورش دهنده. استاد. معلم. || رُب سازنده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

تربیت کننده

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
انسجام یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز