لغت نامه دهخدا
مدلجة. [ م َ ل َ ج َ ] ( ع اِ ) خانه وحش و سبع. ( منتهی الارب ). کناس الظبی. مدلج. ( متن اللغة ). آرامگاه وحوش. ( از اقرب الموارد ). رجوع به مدلج شود. || ما بین چاه آب و حوض. مدلج. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به مَدلَج شود. || جای تهی کردن دلو از حوض و جز آن. ( منتهی الارب ).