مجروح گردیدن

لغت نامه دهخدا

مجروح گردیدن. [ م َ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) مجروح شدن:
هر که او مجروح گردد یک ره از نیش پلنگ
موش گرد آید بر او، تا کار او زیبا کند.منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی چ 1 ص 25 ).و رجوع به مجروح شدن شود.

فرهنگ فارسی

مجروح شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسرار کردن
اسرار کردن
با دقت
با دقت
گودوخ
گودوخ
فال امروز
فال امروز