مثقوب

لغت نامه دهخدا

مثقوب. [ م َ ] ( ع ص ) سوراخ دار. ( آنندراج ). سوراخ شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). سفته. سوراخ کرده. سوراخ شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) سوراخ شده، دارای ثقبه.

فرهنگ عمید

سوراخ شده، سوراخ دار.

ویکی واژه

سوراخ شده، دارای ثقبه.