عقارات

لغت نامه دهخدا

عقارات. [ ع َ ] ( ع اِ )ج ِ عَقار. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عَقار شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - متاع سرای اثاث خانه. ۲ - آب و زمین ملک ضیعه جمع عقارات.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باایمان
باایمان
بلاوجه
بلاوجه
معجر
معجر
دیوث
دیوث