لغت نامه دهخدا
طفاف. [ طُ ] ( ع اِ ) آنچه زائد و بر سر پیمانه باشد. طُفافة. طَفَفة. ( منتهی الارب ). آنچه زیادت آید از پیمانه سر ظرف. ( منتخب اللغات ).
طفاف. [ طَف ْ فا ] ( ع ص ) فرس ٌ طفاف؛ اسپ تیزرو. ( منتهی الارب ). اسپی که سبک و جَلد باشد. || ظرفی که تا لبها رسیده باشد. ( منتخب اللغات ).
طفاف. [ طَ ] ( اِخ ) آبی است. ( معجم البلدان ).