نفت انداختن

لغت نامه دهخدا

نفت انداختن. [ ن َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) پرتاب کردن شیشه های نفت به وسیله دست یا منجنیق به طرف دشمن.

جمله سازی با نفت انداختن

حوثی‌ها ساعتی پس از حمله بیانیه ای صادر کردند و مسئولیت ارسال هفده هواپیمای بدون سرنشین برای از کار انداختن تأسیسات نفتی را برعهده گرفتند. حوثی‌ها یمن گفته‌اند که این حملات حق آنها برای تلافی حملات هوایی و سایر حملاتی است که ائتلاف به رهبری عربستان سعودی به این کشور وارد نموده است. سخنگوی نظامی حوثی‌ها در بیانیه خود در مورد حمله به تأسیسات نفتی گفت: «این حملات حق ما است و ما به رژیم سعودی قول می‌دهیم که در صورت ادامه محاصره و تجاوز، عملیات بعدی گسترده‌تر و دردناک تر خواهد بود.»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اتی
اتی
احتساب
احتساب
گرایش
گرایش
ضمیمه
ضمیمه