شنبله

لغت نامه دهخدا

( شنبلة ) شنبلة. [ شَم ْ ب َ ل َ ] ( ع مص ) بوسه دادن. ( منتهی الارب ). شنبله شنبلةً؛ بوسه داد او را. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی فال درخت فال درخت فال فنجان فال فنجان