شاطبه

لغت نامه دهخدا

( شاطبة ) شاطبة. [ طِ ب َ ] ( ع ص ) ج، شواطب. ( اقرب الموارد ). زنی که شاخ نخل را پاره کند تااز آن بوریا سازد. || زنی که ادیم را بعداز آنکه کهنه کرده باشد بتراشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || زنی که شاخه خرما را پوست کند سپس آن را در منقیّه بیندازد و با کارد آنچه را که روی آن است بگیرد تا نازک شود. ( اقرب الموارد ).
شاطبه. [ طِ ب َ ] ( اِخ ) شهری است در مشرق قرطبه و خاور اندلس. ( معجم البلدان ). شهری است بمغرب. ( منتهی الارب ). شهری به اسپانیا. قیصاتیوا. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 و 2و روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ج 1 ص 65 شود. شهری است در مشرق اندلس و مشرق قرطبه و آنجا در ایام حکومت عرب بر اندلس کاغذ اعلا ساخته میشد و به دیگر شهرهای اندلس صادر میگردید. ( معجم البلدان ). مسیحیان در عشر اخیر رمضان سال 645 آن را بگرفتند.

فرهنگ فارسی

شهریست در مشرق قرطبه باسپانیا.
زنی که شاخ نخل را پاره کند تا از آن بوریا سازد یا زنی که ادیم را بعد از آنکه کهنه کرده باشد بتراشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دارک یعنی چه؟
دارک یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز