زُنفارة واژهای است که در منابع کهن زبان عربی، بهویژه در فرهنگنامههای تاریخی، بهکار رفته است. بر پایهٔ دانشنامههای معتبر، از جمله آنچه دزی در جلد نخست فرهنگ خود در صفحه ۶۰۷ آورده، این واژه به معنای پوزهٔ خوک بهکار میرفته است. این کاربرد نشاندهندهٔ دقت و ظرافت زبان عربی در نامگذاری اجزای بدن جانوران و نیز گویای غنای واژگانی این زبان در زمینههای گوناگون است.
در بررسیهای زبانشناختی، چنین واژههایی اغلب در متون تخصصی مانند کتابهای جانورشناسی، شکار یا حتی اشعار کهن یافت میشوند و بیانگر ارتباط عمیق میان زبان و محیط زیست در تمدنهای گذشته هستند. امروزه ممکن است این واژه کمتر در گفتوگوهای روزمره بهکار رود، اما ثبت آن در فرهنگنامهها، میراث ارزشمندی برای پژوهشهای تاریخی و زبانشناسی بهشمار میآید. بنابراین، زُنفارة نهتنها یک مدخل واژگانی، بلکه نمادی از پیوند دیرینهٔ زبان با طبیعت و فرهنگ است. حفظ و مطالعهٔ چنین واژههایی به درک بهتر ما از سیر تحول زبانها و همچنین شناخت بیشتر زندگی و مشاغل مردمان دورانهای پیشین کمک شایانی میکند.