زغرته

لغت نامه دهخدا

( زغرتة ) زغرتة. [ زَ رَ ت َ ] ( ع مص ) هلهله کردن. ( ناظم الاطباء ) فریاد شادی برآوردن... فریاد شادی برآوردن با زدن دست بر لبان. ( از دزی ج 1 ص 594 ). رجوع به ماده بعد و زغروتة شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال اعداد فال اعداد فال ابجد فال ابجد فال ارمنی فال ارمنی