واژه درابج صفتی عربی است که به فردی اشاره دارد که با ناز و خرامان حرکت میکند یا رفتار میکند. این اصطلاح معمولاً برای توصیف حرکات آرام، متکبرانه یا خودنمایانه به کار میرود. در ادبیات کلاسیک عربی، گاهی برای توصیف زنان یا افرادی با رفتار ظریف و پرزرق و برق استفاده میشود. ریشه این کلمه به واژههایی مانند دَبَجَ به معنای راه رفتن با ناز برمیگردد. امروزه ممکن است این واژه در برخی متون شعر یا توصیفات ادبی مشاهده شود. ناز یا بانمکی نوعی جذابیت است که معمولاً با جوانی و ظاهر مرتبط است. این مفهوم همچنین به عنوان یک مدل علمی و تحلیلی در رفتارشناسی شناخته میشود که نخستین بار توسط کنراد لورنز، رفتارشناس اتریشی، معرفی شد. لورنز مفهوم طرحواره کودک (Kindchenschema) را مطرح کرد، که شامل مجموعهای از ویژگیهای صورت و بدن است که باعث میشود یک موجود به عنوان بانمک شناخته شود و انگیزه مراقبت از آن در دیگران ایجاد کند. ناز بودن میتواند به افراد و همچنین اشیایی که جذاب یا دلانگیز به نظر میرسند، نسبت داده شود. درک ناز از نظر فرهنگی بسیار متنوع است و تفاوتهای فرهنگی میتواند بهطور قابل توجهی با نیاز به پذیرش اجتماعی مرتبط باشد.