خاکسترمال کردن

لغت نامه دهخدا

خاکسترمال کردن. [ ک ِ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خاکستر به ظرفی مالیدن بجهت پاک کردن آن. به خاکستر آغشته کردن.

فرهنگ فارسی

خاکستر بظرفی مالیدن بجهت پاک کردن آن به خاکستر آغشته کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق