واژهی جُزاوِی که در متون کهن فارسی بهکار رفته است، بهصورت یک حامص مرکب و بهمعنای غَیرِیَّت یا جدایی است. این مفهوم به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن، دو چیز یا دو شخص از یکدیگر متمایز و جدا شمرده میشوند. در واقع، جزاوی بیانگر وضعیتی است که در آن وحدت یا یگانگی از میان میرود و به جای آن، کثرت و تفکیک پدید میآید. بر پایهی منبعی معتبر مانند دانشنامهی علایی در صفحهی ۹۶، این واژه بهعنوان یک اصطلاح فلسفی یا عرفانی در زبان فارسی ثبت شده است. کاربرد آن در چنین متونی نشان میدهد که این مفهوم برای بیان تمایز میان ذاتها، صفات یا مراتب وجود بهکار میرفته است. بنابراین، جزاوی نه تنها یک عبارت ادبی، بلکه دارای بار معنایی عمیق در حوزهی حکمت و معرفت است. در مجموع، میتوان گفت که جزاوی نمایانگر اصل تفکیک و تشخص است و در مقابل مفاهیمی چون وحدت و یگانگی قرار میگیرد. شناخت این واژه و دقت در کاربرد صحیح آن، به درک بهتر متون فلسفی و عرفانی فارسی کمک شایانی میکند و گویای غنای زبان فارسی در بیان مفاهیم انتزاعی و دقیق است.