تهبیل

لغت نامه دهخدا

تهبیل. [ ت َ ] ( ع مص ) ورزیدن جهت اهل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به کسی هبلتک امک گفتن. ( از اقرب الموارد ) ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || گران کردن گوشت، کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بیار شدن و برهم نشستن گوشت در کسی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

ورزیدن جهت اهل به کسی هبلتک امک گفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جزئیات یعنی چه؟
جزئیات یعنی چه؟
کس خل یعنی چه؟
کس خل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز