لغت نامه دهخدا
تعصی. [ ت َ ع َص ْ صی ] ( ع مص ) دشوار و درپیچان شدن کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نافرمانی کردن و عناد ورزیدن. ( از اقرب الموارد ).
تعصی. [ ت َ ع َص ْ صی ] ( ع مص ) دشوار و درپیچان شدن کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نافرمانی کردن و عناد ورزیدن. ( از اقرب الموارد ).
نافرمانی کردن، سر از اطاعت پیچیدن.
دشوار و پیچان شدن کار