برازیق

لغت نامه دهخدا

برازیق. [ ب َ ] ( ع اِ ) برازق. ج ِ برزیق. گروههای مردم. || سواران یا گروههای اسبان بدون سواران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || راههای گرد راه بزرگ. ( منتهی الارب ). رجوع به برازق شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال جذب فال جذب فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت