بام اندودن

لغت نامه دهخدا

بام اندودن. [ اَدَ ] ( مص مرکب ) گل اندودکردن بام. کاهگل مالیدن پشت بام. سوی برونی سقفی را با ورقه ای از گل آمیخته بکاه پوشیدن تا آب باران و برف بدرون نترابد. کاهگل مالی کردن. کاهگل مالیدن سوی برونی سقف را:
از رعیت شهی که مایه ربود
بن دیوار کند و بام اندود.سنائی.

فرهنگ فارسی

کاهگل مالیدن است

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چسی یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز