افیاء

لغت نامه دهخدا

افیاء. [ اَف ْ ] ( ع اِ ) ج ِ فَی ٔ، بمعنی سایه زوال که بعد از گشتن آفتاب باشد. و غنیمت و غیره. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). سایه ها. اظلال. ( یادداشت مؤلف ): و ینبت فی رؤس جبال الشامخة و فی الافیاء. ( ابن البیطار ذیل کلمه جنطیان ). و رجوع به فی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس فال رابطه فال رابطه