ارتکاف

لغت نامه دهخدا

ارتکاف. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) افتادن برف و پا گرفتن آن. افتادن برف و جای گرفتن آن بر زمین. ( منتهی الارب ). مؤلف تاج العروس گوید: اِرتکف الثلج؛ اهمله الجوهری و قال شمر أی وقع فثبت فی الارض، زاد فی اللسان کقولک فی الفارسیة: بنشست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حریص
حریص
مستقیم
مستقیم
ظریف
ظریف
سطح
سطح