کارگزار ابر

فرهنگستان زبان و ادب

{cloud broker} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] سازمان یا هستاری که میان چند فراهم سازِ خدمات اَبری رابطه ایجاد می کند و آن را حفظ می کند تا کاربر بتواند به طور پیوسته به خدمات ارائه شده به وسیلۀ چند فراهم ساز دسترسی داشته باشد

جمله سازی با کارگزار ابر

خود مرا در میان چه کار و چه بار غیر من دیگریست کارگزار
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به قهرمانان من، آهنگ شیرین، کارگزار مرا خبر کنید!، یتیم، من زندگی را فهمیدم! و پسر اشاره کرد.
ریشه‌های تأسیس بورس مالزی به سال ۱۹۳۰ بازمی‌گردد، که مؤسسه کارگزاری بورس سنگاپور، اقدام به راه‌اندازی بورس اوراق بهادار کوالالامپور نمود.
از برای تو یکی کارگزار کز پی مزد کند این همه کار
چه هرزه گوشدم از درد دل که شرمم باد تو کیستی که شوی دست گیر و کارگزار
آلتی ام به دست کارگزار نیست در دست من کفایت کار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خنیاگر
خنیاگر
هورنی
هورنی
بی عرزه
بی عرزه
اعتلا
اعتلا