ارتجاس

لغت نامه دهخدا

ارتجاس. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) لرزیدن با آوازی، چنانکه خانه گاه زلزله. تحرک. اضطراب: ارتجاس بناء. و منه الحدیث: فارتجس ایوان کسری؛ ای تحرک حرکة سمع لها صوت. ( تاج المصادر ). || بانگ کردن. ( زوزنی ). غریدن. غریدن آسمان. بانگ کردن ابر. || بانگ کردن اشتر. || آوازهای درهم و سخت چون آواز لشکری و سیلی.

فرهنگ فارسی

لرزیدن با آوازی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز