اذن القسیس

لغت نامه دهخدا

اذن القسیس. [ اُ ذُ نُل ْ ق ِس ْ سی ] ( ع اِ مرکب )اذن القاضی. رجوع به آذان القسیس و آذان القاضی شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قدح مریم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصخل
کصخل
چندش
چندش
کس شعر
کس شعر
رویداد
رویداد