اخلیلاق

لغت نامه دهخدا

اخلیلاق. [ اِ ] ( ع مص ) کهنه شدن. ( زوزنی ).
- اخلیلاق ثوب؛ کهنه شدن جامه.
|| اخلیلاق سحاب؛ برابر شدن و سزاوار باران گردیدن آن. || اخلیلاق رسم؛ محو و برابر زمین شدن آن. || اخلیلاق متن فَرَس؛ املس گردیدن آن.

فرهنگ فارسی

کهنه شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
متعاقبا یعنی چه؟
متعاقبا یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز