علی جندی

بر اساس منابع تاریخی، «علی جندی» در واقع دو شخصیت متفاوت است که هر دو در تاریخ اسلام و ایران شناخته شده‌اند:

علی جندی یمنی: او ابن احمد بن علی جندی بود و در یمن زندگی می‌کرد. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به «الالباب فی معرفة الاوائل و الاسباب» که در سال 714 هجری قمری به پایان رسید و همچنین «نزهة العقول» اشاره کرد. آثار او در حوزه دانش‌های تاریخی و معرفتی بوده است.

علی جندی یا شرف الملک فخرالدین: او معروف به خواجه جهان و مکنی به ابوالمکارم بود و به عنوان وزیر سلطان جلال الدین منکبرنی شناخته می‌شد. پیش‌تر در زمان سلطنت محمد خوارزمشاه در امور دیوانی فعال بود، اما به دلیل سوءاستفاده‌ها و ظلم‌هایش، سلطان دستور قتل او را صادر کرد. وی پنهان شد و بعدها در زمان جلال الدین منکبرنی به خدمت او درآمد و وزارت وی را به عهده گرفت. شرف الملک شخصیتی توانا در اداره امور دیوانی داشت، مردی کریم و نیکوکار بود، اگرچه در تحصیل علوم و فضایل محدودیت داشت. او احترام ویژه‌ای برای علما و پارسایان قائل بود و توانست مستمری‌ها و درآمدهای دیوان را مدیریت کند. در عین حال، رفتارهایش باعث نارضایتی برخی اطرافیان و درگیری با سلطان شد. علامت و امضای او در اسناد رسمی و منشورها با عبارات خاصی مانند «الحمدﷲ العظیم»، «یعتمد ذلک» و «اعتمادکنید» مشخص می‌شد.

لغت نامه دهخدا

علی جندی.[ ع َ ی ِ ج ُ ] ( اِخ ) ابن احمدبن علی جندی یمنی. او راست: 1 - الالباب فی معرفة الاوائل و الاسباب، که در سال 714 هَ. ق. از تألیف آن فراغت یافت. 2 - نزهةالعقول. ( از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 1943 ).
علی جندی. [ ع َ ی ِ ج َ ] ( اِخ ) ابن شرف الملک فخرالدین علی بن ابی القاسم جندی، معروف به خواجه جهان و مکنّی به ابوالمکارم. وزیر سلطان جلال الدین منکبرنی. وی در زمان سلطنت محمد خوارزمشاه به امور دیوانی اشتغال داشت و بواسطه ظلم و تعدی بسیار، سلطان محمد فرمان به قتل او داد. اما شرف الملک پنهان گشت. و هنگامی که سلطان جلال الدین منکبرنی از مغولان شکست خورد و از سند عبور کرد، وی به خدمت سلطان درآمد. و پس از بازگشت جلال الدین از هندوستان وزارت او را به عهده گرفت. چند سالی بعد، پس از حمله تاتار به سلطان جلال الدین در دشت موغان ( مغان ) و گریز سلطان، شرف الملک که به «اران » متواری شده بود عصیان کرد و با ملوک اطراف آغاز مکاتبت نمود. سلطان چون به لشکرگاه بازگردید نامه ها به امرای اطراف فرستاد و شرف الملک را به قصد تحقیر «بلدجن » نامید، و این لقب او به روزگار گمنامی بوده است. اماپس از مدتی که سلطان به اران رفت و به قلعه «حیزان » رسید، از عصیان او تغافل کرد و او را نزد خود خواند. و شرف الملک کفن در گردن به خدمت رفت. و پس از مدتی به «جاربَرد» از مضافات اران رسیدند، و سلطان به قلعه رفت تا وضع آنجا را ببیند و شرف الملک را نیز با خود برد. و والی قلعه را که ترکی ستمکار بود گفته بود که چون فرود آید، شرف الملک را نگه دارد و حبس کند و بند نهد. و قصد او آن بود که شرف الملک در حبس بماند تا تاتار بگریزند و بعد او را بیرون آورد و با شرایطی چند وزارت دهد. اما پس از چندی پنج تن سلاحدار فرستاد که سر او را ببرند و بیاورند و چنین کردند. وی مردی نازکدل و بخشنده و کریم بود، و اگرچه از تحصیل فضایل و اکتساب کمالات بهره نداشت، اما در حل وعقد و رتق وفتق امور دیوانی ید بیضا می نمود. اما چون کار او بالا گرفت به رنجانیدن اطرافیان و ایذاء آنها پرداخت چنانکه نزد سلطان از او غیبت می کردند. مال در نظر وی ناچیز بود. علما و پارسایان را محترم می داشت. وظایف را بسیار کرد و از این راه اموال دیوان از میان برفت. مستمری های وی از عطایای محمود غزنوی و بازماندگان وی و آل سلجوق نیز بیشتر بوده است. علامت شرف الملک بر فرمانهای سلطانی «الحمدﷲ العظیم » بود و بر توقیعات دیوان که طره ( علامت و مارک ) آن «الدیوان الاعلی » نوشته می گشت، «یعتمد ذلک » بوده است. اما بر منشورهای خود که به بلاد خاصه خود میفرستاد و طغرای «ابوالمکارم علی بن ابی القاسم خالصة امیرالمومنین » داشت، «اعتمادکنید» بود. و نشانه وی بر رسیدها «صحیح ذلک » بوده است. ( از سیره جلال الدین ) ( حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 664و چ تهران ج 2 ص 433 ) ( دستورالوزراء خوندمیر ص 234 ).

فرهنگ فارسی

شرف الملک فخر الدین علی بن ابی القاسم جندی معروف به خواجه جهان و مکنی به ابوالمکارم وزیر سلطان جلال الدین منکبرنی وی در زمان سلطنت محمد خوارزمشاه بامور دیوانی اشتغال داشت و بواسطه ظلم و تعدی بسیار سلطان محمد فرمان بقتل او داد اما شرف الملک پنهان گشت و هنگامیکه سلطان جلال الدین منکبرنی از مغولان شکست خورد و از سند عبور کرد وی بخدمت سلطان در آمد و پس از بازگشت جلال الدین از هندوستان وزارت او را به عهده گرفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال حافظ فال حافظ