کرجی بان

واژه کرجی بان از دو بخش تشکیل شده است: کرجی و بان. آوایش این واژه به این صورت است که کرجی به معنای مربوط به شهر کرج یا ساکنان کرج استفاده می‌شود. همچنین، بان در زبان فارسی به معنای دارنده یا مالک است. بنابراین، کرجی بان به معنای دارنده کرجی یا ساکنان کرج تعبیر می‌شود. واژه کرجی بان عمدتاً زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم به مردم یا ویژگی‌های خاص مربوط به شهر کرج اشاره کنیم. از مترداف های این واژه می توان به قایقران، لُتکاچی، قایق چی اشاره کرد. قایقران یعنی کسی که شغلش قایق‌رانی است.

لغت نامه دهخدا

کرجی بان. [ ک َ رَ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ) ابوالبلم. قایق چی. ( یادداشت مؤلف ). قایقران. لُتکاچی.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) کسی که کرجی را راه برد قایقران لتکه چی.

جملاتی از کلمه کرجی بان

سنج روستایی است در استان البرز ایران. مردمش مسلمان شیعه هستند و به زبان پهلوی اشکانی گویش کرجی صحبت می‌کنند.
این حادثه کمتر از ۴۸ساعت پس از مرگ و میر دیگری در جرزی رخ داد که یک کشتی باری با یک کرجی ماهیگیری محلی در سواحل غربی جزیره برخورد کرد و سه نفر جان باختند.
اهالی بومی شهرستان ساوجبلاغ به زبان فارسی، گویش کرجی و ترکی با گویش ساوجبلاغی سخن می‌گویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال انبیا فال انبیا فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال چوب فال چوب