فرهنگ فارسی ( اسم ) اقحوان ریحان کافوری: [ وقوت او ( قوت بهار عین البقر ) چون قوت کافور اسپرم است که اقحوان خوانندش ]. ( الابنیه )
جمله سازی با کافور سپرم نه همانا که بر این اشتر نوروزی جز که کافور و در و گوهر بارستی سیاهی افگند تا از جوانی داغ تن ما را جهان از پیری ما، مرهم کافور میسازد